نویاننویان، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره

خاطرات گل پسر

هفت ماهگی

1394/10/21 1:31
نویسنده : مامان هدا
262 بازدید
اشتراک گذاری

گل پسرم فرشته من هفت ماهگیت مبارک.

دردونه من توی این ماه شما اولین مروارید لبخندت یعنی اولین دندونتو دراوردی دقیقا روز 26 آذر . مامان داشتم به شما آب میدادم که احساس کردم یه چیزی میخوره به لیوان. چند بار لیوانو به لثه هات زدم تا تونستم بفهمم که بله پسر کوچولوی ناز من، همه وجود و زندگی من دندون درآورده. خیلی لحظه قشنگی بود مامانی و من از فرط خوشحالی گریه میکردم . یه حس عجیبی داشتم  و ازینکه شاهد بزرگ شدن میوه عشق و زندگیم بودم تو پوستم نمیگنجیدم. هیچ وقت اون روز و اون حس قشنگ رو فراموش نخواهم کرد و بخاطرش همیشه شاکر خدای مهربون هستم که اجازه میده شاهد این لحظه ها باشم و این شادیها رو با تمام وجود حس کنم. 

تو این ماه بخاطر عروسی نوشین جون دختر عمه مامانی یه سفرم رفتیم شمال و شما واسه اولین بار رو صندلی ماشینت برای یه مسافت طولانی بخوبی و خوشی نشستی و اذیت نکردی ما رو. 

ببین چه خوشکل تو صندلیت خوابیدی...

 

تو عروسیم اصلا مامانو اذیت نکردی و توی اون همه سرو صدا تازه تونستی بخوابی.

 

شمال که بودیم خونه بابا جون اینا عمو کاوه شما رو واسه اولین بار نشوند روی دوچرخه که خیلیم خوشت اومده بود.

 

ممنون از خاله حنانه که اجازه داد نویانی رو دوچرخش سوار بشه. اینم یه عکس با خاله جون.

 

تازه تو لنگرود واسه اولین بار سوار یه اسباب بازی برقی هم شدی مامانی . همچین خودتو سفت کرده بودی روش که اول فکر کردیم میترسی ولی تا آخرش روش نشستی . 

عشق من هنوزم به سینه خیز رفتنات ادامه دادی تو این ماه و یه کار و قدم مهم هم برداشتی و اون بالا رفتن از پله آشپزخونه بود. خیلیم به این کار علاقه داشتی و روزی چند بار از پله بالا و پایین میرفتی. بابایی هم واسه اینکه شما خدای نکرده اسیبی نبینی  روی پله رو با موکت پوشوند. دست بابایی درد نکنه ایشالاااااا. 

 

اینم از آخرین عکسمون نویان جونی. هیییییییس ، ساکت نویان داره مطالعه میکنه. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)